نگاه کلی به تعطیلات
َمهمترین کاری که تو تعطیلات کردیم انجام موفقیت آمیز پروژه پوشک گیری بود.. مادرجون طفلک خیلی همت کرد و صبوری به خرج داد.. تو هیچ مهمونی و حتی خونه مامان بزرگ اصلا آبروریزی نکردی اما تو خونه مادرجون از لوس شدن زیاد لج میکردی و گریه و جیش و بعدش آروم میشدی.. اما بالاخره تموم شد و الان حسابی رو غلطک افتادی.. اولش فکر میکردم خوش نگذره چون برنامه ریزی خاصی برای این 20 روز نداشتیم. اما خدارو شکر خوب بود.. همه جا رفتیم و من و بابایی تو تصمیماتمون برای رفتن به خونه اقوام انعطاف زیاد به خرج دادیم و سعی کردیم که هرجا میریم خوش بگذرونیم.. جای خواهرم خیلی خالی بود..اما همه، ثانیه هاشون رو با خنده ها و شیطنتها و حرفها و حرکاتت گره ز...